6f/2 (34538)
سلاحهای شیمیائی، پدافندی متفاوت
در کنار تمام سلاحهائی که توسط بشر در ادوار مختلف تاریخ بکار رفته است، شاید سلاحهای شیمیائی را بتوان از منفورترین و هولناکترین آنها دانست. علل چنین امری بسیار گوناگون است، از مهمترین این علل مبهم بودن پدافند در مقابل آنهاست. در برابر این سلاحها نه مانند گذشته میتوان باسپروزر مقابله کرد، و نه با سنگر ولباس ضد گلوله ، و باید گفت که بطور کلی این سلاحها با وسائل معمولی قابل مقابله نیستند.
دفاع شیمیایی مقولهای دیگری است؛ یک ماده شیمیایی به صورت گاز به همجا سرک میکشد و همچون غباری مرگبار بدون آنکه بویی و یا رنگی داشته باشد ، انسان را احاطه کرده و از طرق مختلفی مانند پوست، دهان، بینی و چشم وارد بدن شده و بر روی اعضاء بدن اثر میگذارد. بهمین دلیل بکار بردن وسائل متداول دفاعی درمقابل آنان نامؤثر و چه بسا خطرناک است. با توسعه دانش صنعتی و علمی بشر انتظار میرود که طرق مختلف دفاع از این موزیان ناشناخته روشن شود، هر چند که همین دانش، امکان دستیابی به چنین سلاحهایی را فراهم کرده است. تنوع مواد شیمیائی شناخته شدهای که اثرات سمی متفاوت دارند، امروز از مرز 000/6 ترکیب میگذرد؛ اما تنها حدود شصت ترکیب است که تا بحال به طرق گوناگون در جنگها به عنوان یک سلاح شیمیائی بکار گرفته شده است.
بشر از زمان بسیار دور با بعضی از این سموم، که عمدتاً از راههای طبیعی فراهم میشوند آشنائی داشت . شاید دلیل شناخت اولیه وی با مشاهدهاش از کاربرد مواد سمی توسط حیوانات بود. وی میدید که بعضی از حیوانات برای مقابله با دشمنان خود از سمومی که غالباً در بدن آنها تهیه میشود استفاده میکنند. حیواناتی نظیر عقرب ، مار و زنبور با ترشح و وارد نمودن مستقیم این مواد شیمیائی در بدن جانداران دیگر طعمه خود از پای در میآورند و یا در مقابل مهاجمین از خود دفاع میکنند. اسکانک که نوعی راسو است میتواند از بدن خود ماده شیمیائی فوقالعاده مشمئزهکنندهای را به عنوان یک عامل ایذائی متصاعد نمود.و مزاحمین را فراری دهد. انواع ماهیهای مرکب نیز قادرند که با ترشح مواد رنگی در آب، خود را از دید دشمن مصون بدارند. علاوه بر اینها سموم بسیار متنوع و زیادی نیز توسط انواع قارچها، ویروسها و باکتریها تولید میشود. آنچه که جالب توجه است این که بعضی از این سموم و مواد مترشح برای رشد زندگی گیاهان وجانوران ضروری و حیاتی و برخی نیز زیانآور و مهلک میباشند.
از قلمرو فعالیت انسان شواهدی از گذشته در دست میباشد که به استناد آنها بشر به تقلید از حیوانات برای مبارزه و همچنین بدست آوردن غذای خود ازمواد شیمیایی استفاده میشود. بر طبق اسناد موجود، بشر در دو هزار سال قبل از میلاد مسیح از انواع الکالوئیدها برای ناتوان ساختن رقبای خود استفاده میکرد. یونانیان نیز از گاز سولفوردیاکسید حاصله از سوختن گل گوگرد، در 400 سال قبل از میلاد مسیح در جنگها سود میبردند. در سال 1217 ارتش انگلستان در حمله به سوارهنظام فرانسه با ایجاد غباری از آهک به عنوان یک ماده ایذائی توانست آنان را فراری دهد.
اوائل قرن نوزدهم و شروع جنگ بینالمللی اول در حقیقت آغاز استفاده از مواد شیمیائی شنتزی و ساخته شده دست بشر، در جنگ بوده در 22 آوریل 1915 نیروهای آلمان حجم زیادی از گاز کلر را در منطقه جنگلی بر روی سربازان انگلیسی و فرانسوی منتشر کردند. انتشار این گاز هزاران کشته به جای گذاشته، و اثرات جنگلی آن به قدری بود که به دنبال آن رقابت بین کشورهای متخاصم در زمینه ساخت و کاربرد مواد شیمیائی در جبههها بالا گرفت و انواع بسیاری مواد شیمیائی کشندهتر و مهلکتری ساخته شد.
بدنبال چنین شرایطی روشهای دفاع در مقابل اینگونه مواد شیمیائی نیز گسترش یافته و ماسکهای متفاوتی برای جلوگیری از ورود اینگونه گازها به ریه ساخته شد. نتیجه چنین تکاملی به راحتی زمینه ساخت آن دسته از مواد شیمیایی قابل جذب از نقاط دیگر بدن، غیر از ریهها را آماده کرد. بنظر میرسد که کاربرد این قبیل سلاحها معمولاً در سراسر کشورهای عقبافتاده مؤثرتر باشد، زیرا که این کشورها قادر نیستند روشهای پدافند مربوطه را به سرعت بیابند. در این رابطه میتوان به دو مورد مشخص اشاره کرد: از سال 1918 تا 1937 تنها دو کشور توانستند بطور مؤثری درجنگ از گازهای شیمیائی استفاده کرده برنده شوند، ایتالیا در جنگ با اتیوپی ( 36-1935) و ژاپن در جنگ با چین (42-1937). علت آن نیز همانطور که اشاره شد ضعف تکنولوژی اتیوپی و چین در مقابل دو کشور ایتالیا و ژاپن بود. در سال 1915 نیز کشورهای انگلیس و آمریکا در برابر مالایا و کره از سلاحهای شیمیائی استفاده کردند.
جنگ جهانی دوم آغاز رقابت بسیار شدیدتری در این زمینه بود. در این دوران تقریباً اکثر زرادخانههای کشورهای متخاصم از چنین سلاحهایی انباشته بود. البته ممکن است دلیل انبارهای سلاحهای شیمیایی ترس از مقابله به مثل توسط دشمن باشد. در سال 1943 اولین گزارشهای مربوط به تولید گازهای عصبی منتشر شد؛ در حالی که خواص فیزیکی آنها هنوز اجازه کاربرد آنها را به عنوان سلاحهای جنگی، نمیداد . تنها در سال 1955 هنگامی که در یک آزمایشگاه بخاری نوع مخصوصی از گازهای عصبی به نام V-AGENT ها ساخته شد، کابرد گازهای سمی در سلاحهای مختلف عملی گردید. استفاده آمریکا از سلاحهای شیمیایی در اشکال مختلف، و بخصوص کاربرد مواد شیمیایی که نباتات را از بین میبرند هنوز از سوی مجامع مختلف مورد بحث وگفتگو است.
به موازات اینکه در دامنه کابرد ساخت این مواد مهلک توسط بشر افزوده شد. بهمان نسبت مبارزه مردم آگاه در کشورهای مختلف نیز برای امحاء و نابودی این سلاحها بیشتر و بیشتر میگردید. سازمان ملل، سازمان بهداشت جهانی و سازمان پوگواش که به همت اینشتاین و راسل در سال 1957 تشکل شد و نیز دیگر جوامع بینالمللی، کوشش کردند که ضمن روشن نمودن خطرات بسیار زیاد کاربرد این قبیل سلاحها، اهداف عالیه انسانی را در عدم بکارگیری و نابودی آنها پیگیری کنند.
دامنه خطرات استفاده از گازهای عصبی بقدری شدت یافت که در تاریخ 1969 دبیرکل سازمان ملل مجبور شد به گروهی از مشاوران خبره مأموریت دهد تا گزارش در باب سلاحهای شیمیائی و میکروبی ارائه دهند. با چنین اقدامی این امیدواری در اذهان انساندوستان عالم شدت گرفت که شاید سازمان بتواند به عنوان یک مرجع مهم جهانی آرزویآنها را که نابودی این گونهسلاحها بود، میسر سازد.
انتشار گزارش سازمان ملل متحد ، ارقام و آمار رعبآوری که منتشر گردید، نهادهای رسمی کشورهای مختلف جهان را نیز واداشت تا موضوع شناخت و کنترل این قبیل سلاحها را جدی بگیرند.
سازمان بهداشت جهانی نیز در این میان بیکار ننشست، و ضمن اینکه به کمک سازمان ملل شتافت، مجموعه اطلاعات خود درمورد این قبیل سلاحها را نیز در اختیار کشورهای جهان قرار داد. نتیجه این قبیل فعالیتها امضاء بیانیهای در باب این سلاحها در سال 1967 بود که به تصویب سازمان ملل متحد رسید.
سازمان بهداشت جهانی در تجزیه و تحلیلهای خود توانست عمده مسائلی را که در مورد کاربرد سلاحهای شیمیایی مورد بحث بود در 5 طبقه مختلف به شرح زیر مورد شناسایی قرار دهد:
1ـ سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک تهدید عمدهای برای افراد غیر نظامی به شمار میرود این بدان علت است که چنین سلاحهایی غالباً ماهیتی غیر قابل تشخیص دارند، و به علت آنکه با غلظتهای زیاد در عملیات نظامی مورد استفاده قرار میگیرد، میتوانند به بخش وسیعی از افراد غیرنظامی که در منطقه عملیات یا حتی خیلی دورتر از آن سکونت دارند آسیب رسانند.
2ـ استفاده گسترده، و در مورد برخی عوامل حتی استفاده محدود از سلاحهای شیمیائی و بیولوژیک میتواند با آنچنان شدتی سبب بیماری شود که کلیه امکانات درمانی و بهداشتی را به خود اختصاص دهد.
3ـ استفاده از سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک در سطح وسیع ممکن است باعث تغییرات پایا و غیر قابل پیشبینی در محیط زیست شود.
4ـ تأثیر عوامل پیچیده و شدیداً متغیر هواشناسی، فیویولوژیک، اپیدمیولوژیک، اکولوژیک و غیره در اثر احتمال سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک تا حد زیادی ناشناخته و غیر قابل پیشبینی است.
5ـ هرچند که برای کابرد مواد شیمیایی و بیولوژیک در یک سطح نظامی و چشمگیر برای مقابله با هدفهای بزرگ غیر نظامی، سیستمهای پیشرفته تسلیحاتی مورد نیاز است، حملات خرابکارانه بدون احتیاج به سیستمهای پیچیده میتواند تحت شرایط خاص و با بعضی از این مواد بر ضد چنین هدفهایی مؤثر باشد.
اثرات بهداشتی دراز مدت احتمال جنگهای شیمیایی و بیولوژیک عبارتند از:
ـ بیماری مزمن ناشی از تماسی با عوامل بیولوژیک و شیمیائی.
ـ اثرات تأخیری در اشخاصی که مستقیماً در معرض مواد شیمیایی و بیولوژیک قرار میگیرند. این اثرات را میتوان به سه گروه تقسیم نمود:
الف ـ سرطانزائی ب ـ ناهنجارزائی ج ـ جهشهای ژنتیکی
اثرات تأخیری سلاحهای شیمیایی:
الف ـ سرطانزایی :
بعضی از مواد آلکیلکننده مانند گاز خردل و CS که درجنگها بکار میروند بشدت سرطانزا هستند. شواهد نشان داده است که اکثر کسانی که این گازها را میسازند و یا در جنگ اول جهانی در معرض آنها قرار داشتهاند به سرطان مبتلا شدهاند.
ب ـ ناهنجارزائی ( تراتوژنر):
بعضی از عوامل عفونتزا مانند ویروس سرخچه و مواد شیمیایی باعث ایجاد صدمات جدی به جنین در حال تکامل انسان میشوند. هنوز معلوم نیست که دوزاژ و اندازه مصرف این مواد در جنگها تا چه حد در این امر مؤثر میباشد. در هر صورت روشن گردیده است « 2 و 4 و 4 ـ تری کلروفندکسی استیک اسید » که یک ماده شیمیائی ضد گیاه بود که تا کنون مقدار زیادی از آن در مقاصد نظامی و غیرنظامی به کار رفته است، یک ماده ناهنجار زا میباشد.
ج ـ موتاسیون یا جهش ژنتیکی:
تا این اواخر به اثرات زیانآور بیماریهای عفونی و مواد شیمیائی بر روی ژنها توجه نمیشد، امّا اکنون معلوم شده است که تعداد زیادی از مواد شیمیائی قادرند تغییرات جهشی زیادی در ساختمان ژنها به وجود آورند. بعضی از عفونتهای حاصل از ویروسها میتوانند منجر به شکستگی کروموزومی وسیع در انسان گردد.
اثرات سلاحهای شیمیائی بر محیط زیست «اکوسیستم»
بدون شک استفاده از سلاحهای شیمیائی و میکروبی در محیطی که آن سلاح به کار میرود، به تغییرات اکولوژیک کوتاهمدت و دراز مدت منجر میشود، حتی ممکن است دامنهی آن در یک اکوسیستم به اکوسیستم دیگر انتقال یابد.
در گزارش سازمان ملل آمده است:
« استفاده از سلاحهای میکروبی ( بیولوژیک) در مقیاس وسیع ممکن است چنان موجب کاهش جمعیت گونههای متعدد حیوانات وحشی شود که سطح آن با امکان بقای ایشان مغایر باشد. نابود ساختن این گونه با گروهی از انواع موجودات در یک ناحیه میتواند موجب ایجاد نقاط خالی در جامعه اکولوژیک شود. این امر امکان بر هم زدن شدید تعادل و اشباع شدن منطقه به وسیله یک گونه خطرناکتر را، فراهم خواهد آورد. این پدیده میتواند به تشکیل یک کانون بیماری طبیعی منتج شود». واضحتر اینکه ممکن است یک ارگانیسم بیماریزا به صورت یک کانون طبیعی همیشه ایجاد خطر نماید.
برای روشن شدن مسئله به مثال زیر توجه کنید:
چنانچه جنگلی که در حالت تعادل اکولوژیک باشد به وسیله قطع درختان نابود گردد، جنگل دومی پدید میآید که دارای گونههای کمتری از گیاهان و حیوانات اصلی خواهد بود و این در شرایطی است که گونههایی که از بین نرفتهاند افزایش بیشتری مییابند. تنها کافی است حیواناتی که میتوانند میزبان عفونی باشند ( از قبیل موش) بیشتر شوند بنابر این احتمال بیماری انسان نیز بیشتر خواهد شد. برای مثال میتوان گفت که علت انتشار تیفوس در آسیای جنوب شرقی) نابودی جنلگها و افزایش تعداد موشها در این عدم تعادل اکولوژیک بوده است.
خصوصیات عمده سلاحهای بیولوژیک برای کاربرد بالقوه در جنگ عبارتند از:
1ـ گوناگونی وسیع بیولوژیک و ترکیبات متنوعی که برای این منظور وجود دارد.
2ـ امکان استفاده از ویروسهایی که در برابر آتش بیونیکها مقاومند (از قبیل تولامی، سرطان، طاعون، سیاهزخم ، آنفولانزا) به طوری که امکان درمان مؤثر و وسیع را محدود میسازد.
3ـ امکان دوام بیش از حد ویروسها و میکروبها به گونهای پس از مدتها از نقطهای به نقطه دیگر مهاجرت کرده و عمل نماید.
4ـ غیر قابل پیشبینی بودن اثرات ثانویه نظیر احتمال سرایت و خطر اپیدمیها و یا حتی انتقال یک اپیدمی از آزمایشگاه.
5ـ تکنولوژی نسبتاً بالایی لازم است که بتواند در جنگ، شرایط ایذائی یک سلاح بیولوژیک را با اثرات دراز مدت آن (که خطرات بیشتری دارد) نشان دهد.
مواد شیمیائی قابل استفاده در جنگ و تقسیمبندی آنها
در جنگ جهانی اول تا کنون بویژه در فاصله بین دو جنگ جهانی، تقریباً تمامی مواد شیمیائی ساخته شده، برای استفاده در جنگ مورد بررسی قرار گرفتهاند. هر چند که تعداد مواد سمی شیمیائی به چند هزار بالغ میشوند، اما همهی آنها به عنوان سلاح شیمیائی قابلیت کاربرد ندارد. شرایطی که باید در یک سلاح شیمیائی درنظر گرفت عبارتند از :
هزینه تولید، خواص فیزیکی و شیمیائی و قدرت مسمومیت.
در حال حاضر تعداد مواد شیمیائی قابل استفاده در تکنولوژی نظامی، که میتوانند ذخیره سازیشوند حدوداً به شصت ترکیب میرسد.
از نظر نظامی مواد شیمیائی را به سه دسته زیر میتوان تقسیم کرد:
الف ) مواد کشنده: جهت به قتل رساندن دشمن با ایجاد صدمه شدید ، در چنین شرایطی باید شخص مسموم را از صحنه دور کرد و سریعاً وی را درمان نمود.
ب) مواد مضعف: خارج نمودن کامل دشمن از صحنه نبرد برای ساعتها یا روزها. در این مورد به درمان فوری نیازی نیست.
ج) مواد ایذائی: جهت ناتوان کردن دشمن تا هر زمان که لازم باشد. این طبقهبندی یک طبقهبندی شیمیائی نبوده و تنها نوعی طبقهبندی نظامی است. ذکر این نکته یک ماده ایذائی با غلظت بیشتر به یک ماده کشنده تبدیل میشود.
مواد شیمیائی کشنده
محریک کشندههای ریوی ، تاولزاها و سموم سیستمیک شامل گازهای خونی و عصبی به این دسته تعلق دارند .
پیشینه تاریخی
برای نخستین بار خفه کنندهها در ابتدای جنگ جهانی اول در سال 1915 به کار گرفته شدند .در آن هنگام همزمان با حملهای غافلگیر کننده گاز سنگین کلر توسط ارتش آلمان بر سر سربازان انگلیسی و فرانسوی فرود آمد که در نتیجه آن هزاران نفر کشته شدند. هر چند کته اختراغ ماسک تنفسی در برابر این گاز مؤثر بود ولی این امر موجب شد که بتدریج گازهای جدیدی از قبیل فسژن ، گاز خردل و تاول زاهای ارسنیکتی وارد میدان شدند که دسگر در مقابل آنها دفاع با ماسک نتیجهای نداشت .
بدین ترتیب در فاصله سالهای 1920 تا 1930 ترکیبات بسیاری در صحنههای نبرد به کار گرفته شدند که عبارت بودند از :
بیس (تری کلرومتیل ) اکسالات، تتراکلرودی نیترواتان ، دی سولفوردی فلورید ، تعدادی از تاولزاهای ارسنیکی ،خردلهای نیتروژنی ، خردلهای گوگردی، کربونیل فلزات ، ترکیبات کادمیوم ، اسلنیوم و تلوریوم ، فلوئور و استاتها ، کارباماتها و مواد بسیار دیگری از این دسته. اما باید گفت که هیچیک از ترکیبات فوق کاربرد فسژن و گازهای خردل را پیدا نکردند، بطوریکه این دو ماده ، توانستند قسمت اعظیم ذخایر سلاحهای شمیائی جهان را به خود اختصاص دهند .
در جنگ جهانی دوم ،با تولید گرو، جدیدی از گازهای سرّی بنام G-AGENTS کاربرد مواد کشنده شمیائی در سلاحهای جنگی وارد مرحله نوینی شد. این مواد ترکیبها نظیر تابون ، سارین ، سومان را در بر میگرفت . با اینکه تابون بسیار سریع العملتر از فسژن بوده و میتوانست از راه چشم و پوست هر دو ، عمل نماید اما حداقل مقدار مؤثر آن نسبت به فسژن میباید بیشتر باشد .
در سال 1955 نیز گروه دیگری از گازهای عصبی به نام V –AEENTS در صحنه ظاهر گردید . توسعه و گسترش این دسته از گازها به ایجاد موادی منجر گردید که در حال حاضر از سلاحهای بسیار مخرب شیمیائی محسوب میشوند .
ویژگیهای سم شناسی مواد شیمیائی
چون مقدار مؤثر ( دوزاژ ) با مقدار کشنده یک ماده شیمیائی جنگی را نمیتوان دقیقاً تعیین کرد ،از این ارقام مورد استفاده در این مقاله تقریبی میباشند . در این قسمت کوشش میشود که خصوصیات مختلف مواد کشنده شیمیائی ،جهت اطلاع خوانندگان معرفی شوند .
محرکهای ریوی ( مواد خفه کننده با گازهای مسدود کننده راههای تنفسی)
این مواد باعث جراحات فیزیکی در نسوج و مجاری تنفسی میشود ،این آسیب ریوی موقعیت مناسبی برای نفوذ عفونتها ایجاد مینمایند . از طرفی آسیب ریوی ، مویرگ ششها مانع تبادل اکسیژن شده و شخص خفه میگردد.
در ساخت 80% سلاحهای شیمیائی بکار رفته در جنگ جهانی اول از محرکهای ریوی استفاده گردید .در حال حاضر با ورود گازهای عصبی از این محرکها کمتر استفاده کرد؛مگر آنکه گازهای مذکور در دسترس نباشند . این امتر بخصوص در مورد فسژن که یک محرک ریوی است ، کاملاً صدق مینماید.
فسژن
خصوصیات
فسژن گازی بیرنگ است ( مگر آنکه در هوای سرد قرار گیرد ). در غلظتهای کم ، بوی نسبتاً شیرین شبیه یونجه تازه شده دارد که ناخوشایند نیست .اما در غلظتهای زیاد با بوی بسیار مشمئز کنندهای همراه میباشد . بخار آن سه برابر سنگینتر از هواست . در آب حل شده و به شدت هیدرولیز و تجزیه میشود ( به اکسید کربن و اسید کلر ید ریک ). این گاز موارد استعمال صنعتی بسیار نیز دارد و تولید آن در بعضی از کشورها به بیش از یکصد هزار تن میرسد.
علائم سم شناسی
تنفس فسژن ، به تنگی مجاری تنفسی ، التهاب حاد ریوی و انسداد جریان خون منجر میشود . علائم معمولاً تا ساعتها پس از استنشاق ظاهر نمیگردد. این علائم عبارتند از : تنگی نفس به همراه سرفه ، احساس خفگی ، تشنگی و استفراغ ،درد سینه و به دنبال آن کف کردن دهان ، ضعف شدید ، اختلالات شعوری ،انجماد و تشنج . این علائم ادامه مییابد تا سرانجام به نارسائی حاد قلب و سپس به مرگ شخص بیانجامد .
طرق خنثی سازی
فسژن با محلولهای بازی نظیر سدیم بیکربنات و یا سدیم کربنات 3تا5 درصد به سرعت ئیدرولیز شده و یک محلول غیر سمی ایجاد میکند .
پوست در غلظت کم ، مسموم و آلوده نمیشود ولی در غلظت زیاد و بخصوص به هنگامتماس با مایع فسژن حتماً بایستی نقطة تماس را با آب شستشو داد . برای این کار محلولهای بازی چون محلول 3تا4 درصد سدیم کربنات ، و آمونیاک مفید میباشد .در منطقه و محیط میتوان از مخلوط محلولهای 5% آمونیاک و سدیم کربنات (به نسبت 1/1 )استفاده کرده آلودگی لباس و پوشاک را میتوان با هوا دادن و با شستن با مواد پاک کننده و یا جوشاندن در آب بر طرف کرد ؛ حتی در مجاورت آفتاب و هوای آزاد آلودگی لباس و پوشاک از بین میرود .
کاربرد به عنوان با ماده شیمیائی
چون فسژن تحت فشار به راحتی به مایع تبدیل میشود ، بنابر این بسهولت میتوان آنرا در سلاحهای جنگی به کار برده و غلظتهای لازم را در مناطق مورد حمله ایجاد کرده یا اینکه حتی تنفس مقدار کمی از این گاز نیز شدیداً ناتوان کننده میباشد ، اما چون اثرات پوستی در غلظت کم ندارد میتوان تنها با ماسکهای ضد سم خود را از عوارض آن مصون داشت .
سایر گازهای خفه کننده (آسیب رسانندههای ریه )
گازهای کلر ، کلر و پیکرین و دی فسژن نیز از این دسته میباشند که روشهای شناسائی و مقابله هر کدام از این گازها نیز به شرح زیر میباشد:
دی فسژن ( کد ویژه DP )
عوارض و اثرالات کلی دی فسژن نظیر فسژن است ، ولی اثرات آلودگی آن متفاوت میباشد ،آلودگی لباس و پوشاک و موی بدن به آسانی پاک نمیشود و امکان انتقال آلودگی از طریق البسه و اشیاء آلوده به شخص دیگر وجود دارد .
مشخصات و طرق شناسایی
دی قسژن بوی علف خشک میدهد ، به راحتی جذب اشیاء اطراف خود میشود . در آب بسیار نامحلول ولی در حلالهای آلی حل می گردد.
طرق خنثی سازی
اقدامات لازمی برای خنثی سازی دی فسژن نظیر فسژن میباشد .
گاز کلر
کلر در شرایط معمول به صورت گازی زردرنگ ( مایل به سبز ) بوده ، و دارای بوی تند مخصوصی است . در آب و حلالهای آلی حل می شود .
مشخصات و طرق شناسائی
گاز کلر پیش از ظهور عوارض ثانویه، به سرعت اثر کرده وعوارض اولیه آن نیز پس از تنفس ظاهر میشود. جذب آن بیشتر از راه تنفس است. بوی تند و زننده مخصوصی دارد، روی پوست اثر نداشته و مسمومیت با آن عوارض جنبی و باقی ماندن ندارد.
این گاز مواد غذائی و البسه را به آن اندازه آلوده میکند که مجدداً قابل استفاده نباشند.
طرق خنثیسازی
خنثی کردن اثر کلر بر روی پوست ضرورت ندارد. در شرایط خصوصی که پوست بشدت آلوده شده باشد استحمام شستن پوست با محلول 3 درصد سدیم بیکربنات کفایت میکند. همچنین شستن جسم با آب و سپس با محلول 1 تا 2 درصد سدیم بیکربنات آلودگی را از بین میبرد.
برای شستشوی بینی و غرغره دهان، از محلول 3 درصد سدیم بیکربنات استفاده میکنند. لباس و پوشاک را در مجاورت هوا قرار داده و یا اینکه با محلول 3 تا 4 درصد سدیم کربنات میشویند لباسها را میتوان با آب و مواد پاک کننده جوشاند.
کلر پیکرین
این ترکیب ضمن اینکه اثر فوری بر روی چشم گذاشته و ایجاد خارش میکند، و میتوان آنرا جزء مواد شیمیائی اشکآور منظور کرد، با این حال در غلظتهای بیشتر به ریهها نیز آسیب میرساند. کلر و پیکرین یک حلال مناسب برای سایر مواد شیمیائی جنگی محسوب میشود.
مشخصات و طرق شناسائی
کلر و پیکرین خالص، مایع بیرنگ و فراری است که دارای بوی تیز و تند و نامطبوع میباشد. با حرارت دادن محلول کلرو پیکرین ، این ترکیب تجزه شد، و ایجاد + مینماید.
کلر پیکرین را اغلب با مواد شیمیائی تاولزا به کار میبرند و این به علت اثر خارش زائی آن است.
طرق خنثی سازی
خنثیسازی کلروپیکرین کمی مشکل است ولی جهت رفع و زدودن آن از روی پوست، میتوان از محلول آب و الکل ( به نسبت 1 به 1 ) ، و یا از محلول سدیم سولفید در الکل (3% ) و یا از محلول 3 تا 5 درصد سدیم کربنات درالکل استفاده کرد، و پوست آلوده را شست. برای رفع آلودگی لباس و پوشاک از جریان هوا ( یا هوای گرم) ، یا بخار آب و یا جوشاندن در آب با مواد پاککننده می شود ، استفاده کرد.
نخستین و اولین کمک به مسمومین با مواد شیمیایی ریوی( خفهکنندهها)
اولین کمک این است که فوراً فرد مسموم را با ماسک مخصوص و با حالت خوابیده و سریع و بدون حرکت از محیط آلوده خارج کرد و در محل گرم و مناسبی آرام نگاهداشت؛ زیرا تحرک زیاد و محیط سرد برای مصدم مناسب نیست و باعث توسعه تاولها و جراحتها در ریه و تشدید درعمل تنفس میشود.
بایستی مسموم را در محل مناسبی به پشت خوابانید و کمی سر و سینه را بالا قرار داد. از آنجا که ممکن است لباسهای آلوده مسموم سبب آلودگی محیط و شدت مسمومیت شود، باید با احتیاط کامل لباسهای وی را از بدنش بیرون آورد.
دادن چای و قهوه گرم به مصدوم، برای او مفید بوده و به طور کلی گرم نگاهداشتن مصدوم بسیار ضروری میباشد ؛ زیرا مقدار اکسیژن را به حداقل رسانیده و در نتیجه فشار عمل از روی ریهها کاسته میشود.
اگر رنگ چهره خاکستری شده باشد باید به مقدار 3 تا 10 لیتر مخلوط اکسیژن که محتوی 5 تا 7 درصد گاز CO2 میباشد به مصدوم داد، و پس از آن هر 8 تا 10 دقیقه بجای مخلوط اکسیژن فقط آب گرم خالص داده میشود. این عمل آنقدر ادامه داده میشود تا رنگ چهره مصدوم مجدداً به حالت طبیعی برگردد. پس از طبیعی شدن رنگ چهره قبل از تنفس اکسیژن ، میتوان به مصدوم بخار آب تنفس داد؛ و یا اینکه برای پیشگیری از خشک شدن گلو و حنجره، او را وادار به غرغره آب گرم نمود.
۰